رمان منحرفی p5


برید ادامه:^
+راستش چیزیه که به تو مربوط نیست! حالا گفتی میخوای درمورد رفتار صبحمون و دیشبت صحبت کنی نه اینه که من دارم میمیرم یا نه!خب؟ دلیل رفتار بچه گانت سر کارت چیه؟ اون چه حرفایی بود دیشب زدی؟
_ نمیگم!البته تاوقتی که جوابمو ندی. چت شده؟ چه را به خودت میپیچی؟؟ اگر قول بدی بهم بگی منم دلیل رفتارمو بهت میگم. قبوله؟
+ممم... خب باشه قبوله
_چیشده؟
+هوفف راستش ... خب یه پسر بهم تجاوز کرد ! شنیدی؟ منو وادار کردی بهت بگم تا دوباره یادم بیاد حالا چی؟ بهم تجاوز شد!شنیدی یا بازم تکرار کنم؟
_داری دروع میگی! باور نمیکنم!اصلا!
+اون وقت چرا؟ مغزت نمیتونه قبول کنه؟ حالا من گفتم تو بگو درمورد رفتارت!
_ داری منو اسکل فرض میکنی؟ چرا باید باور کنم بهت تجاوز شده؟ مدرکم داری؟
+البته! اما نمیتونم بهت بگم!
_ خب نگی منم باورم نمیشه.
+دنبالم بیا!
_ منو برد سمت حمام و سبد لباسوشو نشونم داد:
+حالا چی؟ چه دلیلی داره لباسام کثیف شه؟ تو بگو!
_ ا خب راستش...
+خب چی؟ اها! نکنه باید بره اقا دامن بالا بزنم که باور کنه؟
_نه موضوع این نیست..
+پس چیه؟
_ خب... هوف راستش .. ازم دلخور میشی بگم؟
+تا وقتی ندونم نه
_ باشه خب کسی که بهت تجاوز کرد.. اون..
+اون چی ؟
_اون دوست من بود!
+الان بهم میگی؟؟
_ ببین من تو مهمونی بودم که تو گوشیم بودم که دیدم از تو و اون اایو زنده هست.
+ولی اون که چیزی نداشت!
_اره اگه لایو ببینی از یه زاویه بالا فیلم گرفتی مثل اینکه گوشیش رو پایه ایی چیزی بوده.
+و توهم گذاشتی دسمالیم کنه؟
_ چرا به من میگی؟ خودت نبودی گفتی میخوام امتحان کنم؟
+ت تت تو اونم دیدی!؟
_ از اولش تا اخرش
+م م م م
_ مارین؟
+ م م م م
_ چی شد؟؟ مارین! بهام حرف بزن!! ماریننن!!
+م م مم
_ هیسس چیزی نگو الان زنگ میزنم اورژانس! هیس
+م مم مم م
_ هیس
_ اورزانس رسیدو امود خونه ی مارین .، مارین برد تو اتاقش و ماینش کرد، بهم گفتش که -دچار شک شده باید یکم استراحت و احساس امنیت کنه تا بهتر بشه ، مث اینکه قضیه تجاوز بوده درسته؟
_ ب بله!
-خب باید پیش کسی که احساس امنیت داره بمونه تا بهتر بشه مشکلش تا ۲ یا ۳ روز برطرف میشه اما اگه علاعمی غیر طبیعی دیدید مثل حالت تهوه یا تنگی نوس، بیهوشی ، حرف های عجیب و غریب یا همچین چیز هایی با من تماس بگیرید ، اگر این اتفاقات بیوفته باید بیاد و بستری بشه .
_ ممنونم
-خدانگهدار
_ خدانگهدار!
_ دکتر رفتش و من موندم و مارین. دختری که بهش تجاوز شده و الان بخاطر حرف من بهش شوک وارد شده و نمبتونه صحبت کنه.
+ا اد ا
_ صدای مارینو شنیدم که خیلی صعیف فکر کنم منو صدا میکرد نداشتم زیاد حرف بزنه که رفتم پیشش
_ چی شده؟ اتفاقی افتاده؟
+ م م من
_ بعد از گفتنه کلمه ی من زد زیر گریه و بیقراری.
_ مارین؟ من ازت معذرت میخوام!همش تقصیره منه نباید مجبورت میکردم که بهم بگی که باعث بشه تو الان حالت خراب باشه:(
+ م م من مت مم متا متاسف ام
_ نه!تقصیر خودمه! بهت قول میدم برات جبران کنم!
بعدش مارین خوابید و منم رفته روی فرش اتاقش پیشش خوابیدم...
برای پارت بعد ۵ لایک و ۱۰ کامنت:^ فعلا!